سفارش تبلیغ
صبا ویژن
مدیر وبلاگ
 
نویسندگان وبلاگ
آمار واطلاعات
بازدید امروز : 19
بازدید دیروز : 7
کل بازدید : 208602
کل یادداشتها ها : 111
خبر مایه


تاریخچه ی چهارشنبه سوری
پس از اینکه همگی خانواده از روی آتش پریدند, آتش رها گشته تا آرام آرام خاموش شود و یا با آب آن را خاموش می کنند. اگر این آیین در خانه برگزار شده باشد, معمولا دختری که هنوز به سن بلوغ نرسیده است, خاکسترها را جمع می کند و با یک خاک انداز به چهار راهی می برد و درآنجا پراکنده می سازد, سپس به خانه بازمی گردد. و آنگاه این پرسش و پاسخ با خانواده که درون خانه هستند رد و بدل می شود: «کی هستی؟» «منم» «از کجا آمده ای»«از یک جشن عروسی». «چه چیزی آورده‌ای؟» «تندرستی».

جشن ایرانی سوری کمابیش در سراسر ایران مرسوم و معمول است. در بیشتر روستاها, نوازندگان ِ بومی –در زمان برگزاری جشن- ساز ِ همراهی کننده ای را می نوازند. آقا جمال خوانساری نویسده ی سده ی 19م, نواختن سازی را در این روز را, برای دور کردن بدبختی پیشنهاد کرده بود. تا سال 1920م که مردم از داشتن جنگ افزار گرم بازداشته شدند, مردان از شلیک تیر هوایی به نشانه ی افروخته شدن چوب و خاشاک بهره می بردند.

در جاهایی همچون شیراز ، کردستان و آذربایگان ، آداب و آیین ویژه و کهن تری وجود دارد . برای نمونه، سفره حضرت خضر (ع) و یا آب پاشی در سعدیه که ویژه ی شیراز است و یا سفره های خوراکی رنگینی که در کردستان و آذربایگان آماده می شود.

ریشه ها:

 شماری جشن «همسپهمدیم» که پس از اصلاح گاهشماری در زمان اردشیر یکم (40-224 م.)، شش روز پیش از نوروز برگزار می‌شد را ریشه ی راستین جشن سوری می دانند.

 انگاره‌ی آیین آتش شدنی است که, از جشن سده برگرفته شده باشد، که جشنی زمستانی بود که در شب 11 بهمن با شادمانی فراوان و با روشن کردن آتش‌هایی بزرگ در زمین های باز یا بر فراز تپه‌ها برگزار می‌شد. به نوشته‌ی ابوریحان بیرونی، در این روز تعطیل (سده) ایرانیان باستان خانه‌های خود را برای دور کردن بلا و چشم بد، بخور می‌دادند تا این که نزد شاهان رسم شد که در این جشن آتش بیافروزند.

 اینکه شماری انگاشته اند, پریدن از روی آتش یا خواندن شعر «سرخی تو از من, زردی من از تو» رسمی ایرانی نیست و توهین به آتش است, آنچنان درست به نظر نمی آید. بی گفتگوست که در ایران باستان نیز برای از میان بردن جانوران ریز و زیان بار و بیماری های واگیردار از آتش به عنوان یک پاک کننده و زداینده ی ناپاکی ها و بیماری ها بهره می گرفته اند و این کار توهین به شمار نمی آمده است . آیین پریدن از روی آتش نیز ریشه در آزمون آتش دارد. برای نمونه گذر سیاوش از آتش و یا آزمون آتش آذرپاد مهر اسپندان هر کدام نشان از جایگاه آتش و آزمون گذر و پریدن از آتش در فرهنگ باستانی ایران دارد.

فردوسی پیرامون گذر سیاوش از آتش می گوید:

ســیــاوش ســیــه را بــه تــنــدی بــتـــاخـــت         نــشــد تــنــگ دل جــنــگ آتــش بــســاخـــت
ز هــرســو زبــانــه هــمــی بـــرکـــشـــیـــد           کــســی خـــود و اســـپ ســـیـــاوش نـــدیـــد


 آتش انبوهی بوده و سیاوش هم تیز از آن گذشته است. باید دانست که گامهای اسب هنگام دویدن ریختاری پرش گونه دارد.

 این انگاره که چون در ایران باستان هفته وجود نداشته است, پس وجود نام چهارشنبه بر این جشن، نشانی از ایرانی نبودن آن است نیز بی گمان نادرست است. در ایران باستان هفته وجود داشته است و این سخن سراسر نادرست است. تنها بسنده است به وجود هفت«آهنگ شاهانه»(خسروانی) در زمان ساسانیان اشاره نمود که هر یک در روز ویژه ای از هفته خوانده می شده اند. یا بازی تخته نرد که با بهره گیری از طرحی که ساعات شبانه روز, هفت روز هفته و دوازده ماه سال را بازمی نمود, ابداع شده بود. همچنین اسناد سغدی مانوی به دست آمده, نام های کهن هفت روز هفته را که در دو سامانه ی روزشماری بنیادین به کار می رفته اند گواهی می کنند.






طراحی پوسته توسط تیم پارسی بلاگ