واژه کوروش یک واژه مهری است به یعنی "خورشیدوار". کور یعنی "خورشید" و وش یعنی "مانند
یکی از بزرگان مینویسد: کورش علاوه بر خوی نیک و روی نیک انسانی نوع دوست و دانا و نیک اندیش بود.
با تو هستم کورش ، با تو ام ای شاه بزرگ ، تیشه بیهوده بر این خاک مزن ! که دگر خاک وطن ، منتظر دیدار تو نیست ! و صدای زدن تیشه تو ، قلب خاک وطنم را به طپش باز نخواهد آورد................................ در زمستان بلندی که گذشت .... خاک ایران به دام اهریمن افتاد ! قدمی مانده به دیوار عدالت =..... و به قانون طبیعت خندید...... و به مفهوم شقایق غرید ! !!!! ==،==دگر آن پاک سرشت نتوانست که آن دیو سیاه را مغلوب کند. اری اینبار ضحاک پیروز شد !! اری اینبار توران بر ایران غرید....اری اری .....اینبار رستم و گودرز در خواب شدند. با تو هستم کورش .... مشت بیهوده بر این خاک نزن .......شاید..... شاید از روز عزل........از همان روز که گویند خداوند بزرگ ، از دم خود به بشر عشق دمید ، من به بازی در پی دیدار شیاطین بودم . و یقین در ان روز اولین کس که خداوند بر او عشق دمید توی مجنون صفت و عاشق و شیدا بودی . که چنین سخت و سمج، سرزمین ، ویرانی را آباد کردی.....عدالت بر پا کردی و صلح آرامش به جهان بخشیدی.....اری تو بودی که به مردم ایمان دادی وتو به یاری خدا به راستی... پیروز گشتی..... اری... تو بودی کوروش . که وصیت کردی ، بدون تابوت با خاک ایران هم آغوش گردی .....تو بودی که به بشر را آزادی بخشیدی............با تو هستم کوروش..... با تو هستم ای شاه بزرگ . با تو هستم ای پاک روان....مشت بیهوده بر این خانه نزن ! که فرو ریخته این میکده از باد خزان...... برو آنجا.......برو آنجا که به تو باده عشق بشارت بدهند......و تو سیراب زجام می رنگین گردی......و در آن جمع بگرد....... و به خداوند بگو....... و به خداوند بگو.... که پارسیان رهایی می خواهند . و خوش میل تپیدن دارند......... و به ما باز رسان...... تا فریاد بزنیم .....جاوید باد.... ایران ما.وطنم هستی ما