. در انارک نیز شعر زیر
را در شب چهارشنبه سوری می خواننند :
غیلا بی در , غیلا بی در , مرد می بد , از ما بی در
در نائین نیز آتش را از بام به کوچه می اندازند و کوزه ای
از آب را به درون آن پرتاب میکنند . سپس
همگان به دور آن جمع می شوند و شادی می کنند .
عده ای بر این باور هستند که پرت کردن آتش از بام
به خیابان قدمت بیشتری دارد و این کار برای درست کردن
دود است تا فروهر های نیاکانشان با استفاده
از دود آنجا را پیدا کنند .
در اشکور بوته های آتش را بر پشت بام می برند و آنجا آتش می زنند و این سروده را میخوانند :
کل کل چهارشنبه
گل گل چهارشنبه
فردا بهاره شنبه
فردا بهار شنبه
هرنج و رنجی بکله
گرفتاریها و رنج بریزد
می سکه رنجی به کله
رنج من که مثل رنج سگ است بریزد
سپس خاکستر را در کوچه ها می ریزند و
صبح چهارشنبه یک کوزه شکسته و مقداری خاکستر و یک جارو
7 , 5, کهنه بر میدارند و در وسط کوچه قرار میدهند .
در بیشتر روستاهای طبرستان ایران دسته های 3
تایی آتش برپا میگردد . که بیشتر از بوته های گون یانی
و ساقه برنج است . همه افراد باید 7 بار از روی
آن بپرند . سپس این سخن را تکرار میکنند :
من پرمه ته سر
می زرده ته
تی سرخه مه
ارمنی های ایران جشن چهارشنبه سوری را با نام
" درن دز " برگزار میکنند . آتشی برافروخته میکنند و از
رویش میپرند . شمع های روشن میکنند و به خانه هایشان
می برند . تا برکت آتش به خانه هایشان بیاید .
این جشن در سال 1347 برابر با 25 بهمن در
ایران بسیار باشکوه برگزار شد بوده است .
در شهرهای ایران که گویش ها یکی است
این سروده های خوانده می شود :
بترکه چشم حسود و بیگانه
چه بیرون و چه تو خانه
شنبه زا , یکشنبه زا , دوشنبه زا , سه شنبه زا , چهارشنبه زا , پنجشنبه زا , جمعه زا
هرکه از دروازه ها تو میاد
هر کی از دروازه ها بیرون میره
زاغ چشم , سیاه چشم , ارزق چشم
بترکه چشم حسود و بیگانه
چه بیرون